گزارشی از یک رانت خاموش در بازار درب و پنجره آلومینیومی
اختصاصی از آلوکیما
در بازاری که هر روز کارگاههای کوچک تولید پنجره آلومینیومی برای بقا میجنگند، پروژههای بزرگ ساختمانی، تجاری و انبوهسازی، مستقیم به کارخانههای تولید پروفیل آلومینیوم واگذار میشوند. نگاهی دقیقتر به این روند، نشان میدهد که مسیر اقتصادی صنعت درب و پنجره کشور، به بیراههای تبدیل شده که ریشههای آن در تضاد نقشها، انحصارطلبی و نبود نظارت دقیق نهفته است.
طبق بررسیهای تحریریه آلوکیما، این روزها بخش بزرگی از پروژههای بزرگ ملی، نیمهدولتی و انبوهسازی در حوزه پنجره و نما، نه به کارگاههای متخصص این حوزه، بلکه به کارخانههای تولید پروفیل آلومینیومی سپرده میشود؛ کارخانههایی که فلسفه وجودیشان، تولید پروفیل خام است، نه تولید و نصب پنجره. این در حالی است که کارگاههای تخصصی، با مهارت، تجهیزات و سابقه بالا، از این جریان حذف شدهاند.
مرزهای گمشده؛ تولیدکننده پروفیل یا مجری پروژه؟
کارخانههای تولید پروفیل، از لحاظ ساختاری در زمره تأمینکنندگان مواد اولیه محسوب میشوند؛ آنها وظیفه دارند پروفیل استاندارد را برای استفاده در ساخت درب و پنجره به بازار عرضه کنند. اما در سالهای اخیر، شاهد گسترش بیرویه فعالیت این کارخانهها به حوزههایی هستیم که نه تخصصشان است و نه مسئولیتشان؛ از طراحی و تولید پنجره گرفته تا اجرای کامل پروژههای نما و نصب در مجتمعهای انبوه و بزرگ.
ورود کارخانههای تولید پروفیل به پروژههای اجرایی، نهتنها با اصول حرفهای صنعت مغایرت دارد، بلکه فرصتها را از فعالان واقعی این حوزه یعنی کارگاههای پنجرهساز میگیرد.
کارگاههایی که سالها تجربه طراحی، تولید و نصب درب و پنجره دارند، با ساختار چابک، دقت عمل بالا و کیفیت رقابتی فعالیت میکنند؛ اما امروز صرفاً به تماشاگر پروژههایی تبدیل شدهاند که مستقیم به صاحبان کارخانههای بزرگ پروفیل میرسد.
وقتی تخصص نادیده گرفته میشود، رانت شکل میگیرد
برخی از این کارخانهها از طریق قراردادهای خاص، روابط نیمهدولتی، یا امتیازات انحصاری، موفق به دریافت پروژههای بزرگ میشوند؛ پروژههایی که در اصل باید از طریق مناقصات شفاف به مجریان تخصصی، یعنی کارگاههای ساخت پنجره، سپرده میشد. اما در نبود نظارت، هیچ تمایزی میان تولیدکننده مواد اولیه و مجری پروژه قائل نمیشوند.
نتیجه این روند، شکلگیری رانت ساختاری در صنعت درب و پنجره است. جایی که بازیگرانی با مزیت سرمایه، دسترسی به مواد اولیه و ارتباطات خاص، وارد زمین بازی دیگران میشوند و قواعد را به نفع خود بازنویسی میکنند.
چرا این اتفاق ناعادلانه است؟
۱. اختلال در زنجیره تخصصی صنعت:
تولید پروفیل یک فرآیند صنعتی است که نیازمند تجهیزات، ماشینآلات اکستروژن، کنترل کیفی متریال و خطوط تولیدی خاص است. اما ساخت درب و پنجره آلومینیومی حوزهای کاملاً متفاوت است که نیاز به مهارتهای فنی، طراحی دقیق، اتصالات، مونتاژ و نصب دارد. ادغام این دو نقش، نه به بهبود کیفیت منجر میشود و نه به بهینهسازی اقتصادی.
۲. حذف صنف تولیدکننده پنجره از چرخه پروژهها:
کارگاههای درب و پنجرهسازی که دههها در این صنعت فعال بودهاند، با ورود کارخانهها به بازار پروژه، عملاً حذف میشوند. این به معنای از بین رفتن هزاران شغل و بیثباتی اقتصادی برای هزاران خانواده است.
-
افزایش قیمت تمامشده برای مصرفکننده نهایی:
برخلاف تصور عمومی، حضور کارخانهها در پروژههای اجرایی باعث افزایش هزینهها میشود. چرا که آنها معمولاً برای پوشش هزینههای غیرتخصصی خود، قیمتها را بالاتر میبرند و کیفیت را با رویکرد تولید انبوه قربانی میکنند.
آیا کارخانهها بهجای حمایت، رقیب شدهاند؟
کارگاههای پنجرهسازی در کشور از کارخانههای پروفیل انتظار حمایت و همکاری داشتند، اما امروز با واقعیتی تلخ روبهرو هستند: کارخانهها بهجای تأمینکننده، به رقیب تبدیل شدهاند؛ آنهم رقیبی که دست بالا را در منابع، سرمایه، مواد اولیه و حتی ارتباطات دارد.
در شرایطی که بسیاری از کارگاهها به دلیل مشکلات نقدینگی، عدم حمایت بانکی، و کاهش سفارشات در آستانه تعطیلی هستند، کارخانهها با استفاده از همین نقدینگی و دسترسی به منابع، پروژهها را از چنگ آنها خارج میکنند. این رویه، مصداق روشن بیعدالتی اقتصادی و انحصارگرایی در یک صنعت نیمهجان است.
پشت صحنه این رانت چیست؟
تحقیقات میدانی آلوکیما نشان میدهد که بخشی از پروژههای بزرگ از طریق روابط خاص یا شبکههای غیرشفاف به برخی کارخانهها اختصاص مییابد. قراردادهای انحصاری، توافقات پنهان با برخی پیمانکاران یا بهرهمندی از امتیازات خاص در ارگانهای تصمیمگیر، پشتوانه این وضعیت ناعادلانه است.
در چنین شرایطی، کارگاههای کوچک و متوسط که برای شرکت در مناقصهها باید از هزار فیلتر عبور کنند، حتی فرصت ارائه پیشنهاد هم پیدا نمیکنند.
مسئولیت کیست؟ نقش دولت و نهادهای صنفی
بیتردید، ادامه این وضعیت به نفع اقتصاد کشور نخواهد بود. صنعت درب و پنجره آلومینیومی کشور نیازمند ساختاری شفاف، رقابتی و عادلانه است. این ساختار باید بر مبنای تقسیم دقیق مسئولیتها و حمایت از واحدهای تخصصی شکل بگیرد.
???? دولت و نهادهای نظارتی باید با تدوین آییننامههایی مشخص، جلوی حضور کارخانهها در پروژههای اجرایی را بگیرند و نقش آنها را صرفاً به تأمین پروفیل محدود کنند.
???? اتحادیهها و انجمنهای صنفی موظفاند از حقوق کارگاههای پنجرهسازی دفاع کرده و مانع انحصارطلبی در پروژههای کلان شوند.
سخن پایانی: پروژههای بزرگ، فقط برای کارخانهها؟
سؤال مهمی که باید از خود بپرسیم این است:
چرا پروژههای بزرگ نباید به کارگاههای تخصصی و باتجربه سپرده شوند؟ چرا نباید این کارگاهها از حمایت قانونی برای ورود به مناقصات بهرهمند شوند؟ چرا باید تخصص، تجربه، مهارت و خلاقیت در پستوی کارگاههای کوچک دفن شود؟
پایگاه خبری آلوکیما هشدار میدهد که تداوم این روند، به معنای تضعیف شدید ساختار رقابتی بازار، خروج واحدهای کوچک و متوسط از چرخه تولید و انحصار کامل توسط چند بازیگر خاص خواهد بود.
اگر قرار است بازار صنعت پنجره زنده بماند، باید تخصصگرایی، شفافیت، عدالت در توزیع پروژهها و تفکیک نقشها اصل قرار گیرد. کارخانهها باید در جایگاه تولید پروفیل بمانند و کارگاههای پنجرهسازی، فرصت برابر برای رقابت در پروژهها داشته باشند.