در جهان امروز، آلومینیوم تنها یک فلز نیست؛ بلکه یکی از مؤلفههای بنیادین در رشد صنایع مدرن، انرژیهای نو، حملونقل، هوافضا و حتی امنیت غذایی محسوب میشود. اما در حالی که کشورهای توسعهیافته و برخی اقتصادهای نوظهور مانند چین، هند و روسیه در تلاش برای تثبیت جایگاه خود در زنجیره جهانی تأمین آلومینیوم هستند، ایران با تمام مزیتهای بومی و ژئوپولیتیکی، هنوز در حاشیه بازار ایستاده است.
پایگاه خبری تحلیلی آلوکیما که یک مرجع تخصصی در زمینه اخبار و اطلاعات صنعت آلومینیوم و شیشه و تکنولوژی های نوین است در این محتوا به بررسی دقیق و ارائه آمار و اطلاعات در زمینه سهم کشور ایران از بازار جهانی آلومینیوم است.
اما یک سوال بسیار مهم و بنیادین در اینجا مطرح می شود : با وجود اینکه کشور پهناور ایران از نظر معادن و منابع غنی است و انرژی های نسبتا ارزان قیمت در اختیار دارد و نیروی انسانی کم هزینه تری دارد!
چرا سهم ایران از بازار جهانی آلومینیوم واقعا کم است ؟
آیا منابع و معادن کمی در اختیار داریم ؟
جواب دو سوال اساسی مطرح شده در بالا فقط یک جواب دارد : ظرفیت های عظیم خفته در حاشیه سیاست و اقتصاد
اگر شما مخاطبان گرامی در پی حلاجی جواب سوال های مطرح شده هستید و میخواهید اطلاعات دقیق تری راجب این مسائل داشته باشید با آلوکیما در ادامه ایم محتوا همراه باشید.
تولید آلومینیوم در ایران؛ پیشرفت زیر سایه ظرفیت ناقص
ایران در حال حاضر سالانه بین ۶۵۰ تا ۷۰۰ هزار تن آلومینیوم اولیه تولید میکند؛ این رقم در نگاه اول شاید چشمگیر به نظر برسد، اما وقتی بدانیم که تولید جهانی آلومینیوم در سال ۲۰۲۴ از مرز ۷۰ میلیون تن گذشته، آنگاه سهم کمتر از ۱٪ ایران جای تأمل خواهد داشت.
ظرفیت اسمی کارخانههای اصلی کشور – نظیر ایرالکو، سالکو و هرمزال – مجموعاً به بیش از ۸۰۰ هزار تن میرسد، اما آنچه عملاً از این ظرفیت خارج میشود، بهدلیل اختلال در زنجیره تأمین، نوسان برق و محدودیتهای صادراتی، کمتر از ظرفیت طراحیشده است.
مصرف داخلی؛ فاصله بین عرضه و تقاضای صنعتی
در شرایط فعلی، مصرف داخلی ایران در حوزه آلومینیوم عمدتاً در صنایع ساختمانی، خودروسازی، بستهبندی و کابلهای برق خلاصه میشود. طبق برآوردهای صنعتی، نیاز داخلی کشور به آلومینیوم بین ۴۵۰ تا ۵۵۰ هزار تن در سال است. با توجه به تولید داخلی، این رقم نشان میدهد که امکان صادراتی مناسبی وجود دارد؛ اما این پتانسیل، تمام و کمال بالفعل نشده است.
صادرات؛ رویای نیمهکاره در محاصره موانع ساختاری
اگرچه ایران در سالهای اخیر توانسته بخشی از مازاد تولید آلومینیوم را به کشورهای همسایه و شرق آسیا صادر کند، اما مشکلاتی نظیر تحریمهای بانکی، محدودیتهای بیمهای، نبود شبکه توزیع جهانی و عدم برندینگ صنعتی باعث شده تا صادرات آلومینیوم ایران عمدتاً بهصورت خام یا نیمهخام و بدون ارزش افزوده صورت بگیرد.
به عبارت دیگر، ایران سهم صادراتی دارد، اما نه در بازار رقابتی، نه با سود پایدار، و نه با حضور در صنایع پاییندستی سودده مانند اکستروژن، پروفیلسازی یا قطعهسازی هوشمند.
به عبارت دیگر تمام درصد کمی که آلومینیوم صادرات می شود بصورت خام فروشی ( پودر آلومینیوم _ شمش آلومینیوم) است و ایران در بازار پایین دستی مثل فروش پروفیل و قطعه ندارد.
چرا ایران با این همه منابع، سهم ناچیزی از بازار جهانی دارد؟
این پرسشی بنیادین است. پاسخ آن را باید در پنج محور اصلی جستوجو کرد:
۱. ضعف در تأمین مواد اولیه
آلومینیوم از آلومینا استخراج میشود و آلومینا نیز از بوکسیت. ایران برخلاف کشورهایی نظیر استرالیا یا گینه، ذخایر عظیم بوکسیت ندارد. عمده نیاز کشور به بوکسیت از طریق واردات تأمین میشود (بهویژه از گینه کوناکری)، که با مخاطرات ارزی، ژئوپلیتیکی و تحریمی همراه است. پروژههایی مانند بهرهبرداری از معدن بوکسیت “دشت لاله” یا توسعه صنایع آلومینا در جاجرم نیز نتوانستهاند عملاً گره اصلی را باز کنند.
۲. بحران انرژی الکتریکی
تولید آلومینیوم انرژیبر است. برای تولید یک تن آلومینیوم، بهطور متوسط بین ۱۳ تا ۱۵ مگاوات ساعت برق نیاز است. در ایران، تأمین برق پایدار در فصول گرم سال به معضل جدی بدل شده. خاموشیهای برنامهریزیشده در تابستان، راندمان خطوط الکترولیز را کاهش داده و خروجی را کمتر از ظرفیت اسمی میکند. در حالی که بسیاری از کشورهای پیشرو، واحدهای تولیدی خود را در کنار سدهای آبی یا نیروگاههای هستهای مستقر کردهاند، ایران هنوز سیاست انرژی صنعتی متمرکز ندارد.
۳. فقدان برند صنعتی و بازارسازی جهانی
آلومینیوم ایران – برخلاف رقبای روسی، چینی یا هندی – فاقد برند مشخص و قابل اتکا در بازار جهانی است. عدم حضور در بازارهای آیندهنگر و ناتوانی در استانداردسازی تولیدات باعث شده بسیاری از شرکتهای بینالمللی، ایران را بهعنوان تأمینکننده استراتژیک در نظر نگیرند.
۴. ضعف در صنایع پاییندستی و تبدیل ارزش
سهم اصلی سود در زنجیره آلومینیوم، نه در شمش اولیه بلکه در فرآوریهای بعدی آن است. تبدیل آلومینیوم به محصولات صنعتی نظیر فریمهای ساختمانی، قطعات خودرویی، تجهیزات پزشکی، تجهیزات فضایی و حتی کابلهای هوشمند، جایی است که ارزش واقعی شکل میگیرد. ایران در این حلقه بسیار عقبتر از رقباست.
۵. نبود دیپلماسی صنعتی فعال
صنعت آلومینیوم امروز تنها یک موضوع اقتصادی نیست؛ بلکه کاملاً به سیاست خارجی، دیپلماسی انرژی، تجارت آزاد و زیرساختهای حقوقی بینالمللی گره خورده است. ایران تاکنون نتوانسته از ابزارهای دیپلماسی اقتصادی برای ایجاد توافقات دوجانبه یا منطقهای در حوزه آلومینیوم بهرهبرداری کند. این در حالی است که کشورهایی مانند ترکیه، امارات و حتی قزاقستان بهخوبی از این مزیت استفاده کردهاند.
راهکار؛ بازگشت به بازی جهانی با نگاه راهبردی
اگر قرار است ایران سهم واقعی خود از بازار آلومینیوم جهانی را بازتعریف کند، نیازمند یک تحول عمیق و چندلایه است:
-
سرمایهگذاری مستقیم در معادن بوکسیت خارجی (بهویژه در گینه و هند).
-
ایجاد خوشههای صنعتی پاییندستی در شهرکهای صنعتی تخصصی.
-
تعریف مشوقهای صادراتی برای محصولات با ارزش افزوده بالا.
-
ایجاد برند ملی آلومینیوم با شاخصهای کیفی بینالمللی.
-
سرمایهگذاری در نیروگاههای اختصاصی صنایع انرژیبر برای تأمین پایدار برق.
-
تقویت دیپلماسی صنعتی در منطقه و همپیمانیهای راهبردی با کشورهای مصرفکننده بزرگ.
ایران با منابع انرژی عظیم، نیروی انسانی متخصص، موقعیت جغرافیایی ممتاز و تجربه نیمقرنی در صنعت آلومینیوم، میتواند به بازیگری جدی در بازار جهانی تبدیل شود. اما لازمه آن، عبور از اقتصاد خامفروش، رفع وابستگیهای وارداتی و بازتعریف نقشه راه صنعتی کشور است. در غیر این صورت، سهم ایران همچنان در همان ۰.۹٪ جهانی باقی خواهد ماند؛ نه بهخاطر ظرفیتهای کم، بلکه بهدلیل نگاه کوتاهمدت و غیراستراتژیک و عدم سیاست گذاری های کلان در بخش صنعت ، مخصوصا صنعت آلومینیوم و سهم کشور از بازار های جهانی.
تیم خبری آلوکیما در صدد است تا با انتشار و اطلاع رسانی درباره صنعت آلومینیوم کشور و بررسی روند تولید و صادرات این محصول و چالشهای موجود در این عرصه را بازگو کند تا بتواند ارزش واقعی این متریال جهانی حفظ شود. انتشار و درج چنین مطالبی کمک می کند تا موانع این صنعت شناسایی شود و در صدد بهبود سهم ایران از بازار آلومینیوم جهانی ارتقا یابد.